«علم برای همه» و نگاهی نو به آموزش
خبرگزاری آنا - ویدا اورلی: مقطع متوسطه یکی از مهمترین دورههای تحصیلی در شکلدهی شخصیت، مهارتها و آینده تحصیلی و شغلی دانشآموزان است. این مقطع، پلی میان آموزشهای عمومی دوره ابتدایی و مقاطع عالی محسوب میشود و فرصتی برای کشف علاقهها، تواناییها و جهتگیریهای فردی فراهم میکند. در این دوره، دانشآموزان با مباحث متنوع علمی، فرهنگی و اجتماعی آشنا میشوند و مهارتهای پایهای مانند تفکر انتقادی، کار گروهی و حل مسئله را میآموزند که در هر زمینهای از زندگی و حرفهشان حیاتی است.
در این میان هنرستانها در دنیای امروز به دلیل نقش کلیدیشان در پرورش مهارتهای عملی و آمادهسازی نیروی کار متخصص اهمیت زیادی پیدا کردهاند. در عصری که اقتصادهای پیشرفته بر پایه نوآوری و تخصص بنا شدهاند، توانایی تولید نیروی انسانی ماهر، مزیتی رقابتی برای هر جامعه محسوب میشود. هنرستانها با تمرکز بر آموزشهای کاربردی، دانشآموزان را از همان سنین پایین برای ورود به بازار کار آماده میکنند و به آنها مهارتهایی میآموزند که مستقیماً قابلاستفاده در صنعت، خدمات و کسبوکارهای نوآورانه هستند. این توانایی، شکاف بین آموزشهای تئوری و نیازهای واقعی بازار را پر کرده و به کاهش نرخ بیکاری کمک میکند.
علاوه بر این، هنرستانها بهعنوان مراکزی برای توسعه کارآفرینی و خلاقیت عمل میکنند. دانشآموزانی که در این محیطها آموزش میبینند، مهارتهای عملی میآموزند و با چالشهای واقعی روبهرو میشوند و توانایی حل مسئله و نوآوری در شرایط مختلف را کسب میکنند. این ویژگی، آنها را به افرادی تبدیل میکند که میتوانند بهجای جستجوی شغل، کسبوکارهای خود را ایجاد کنند. در دنیایی که سرعت تغییرات فناوری و نیازهای شغلی بالاست، هنرستانها نقش مهمی در ایجاد زیرساختهای انسانی برای آیندهای پایدار و مبتنی بر دانش ایفا میکنند.
هنرستانها: فراتر از مراکز آموزشی
در شرایط کنونی که اقتصاد جهانی به سرعت به سمت مهارتمحوری و کارآفرینی حرکت میکند، یکی از سوالات اساسی این است که چرا هنرستانهای فنی و حرفهای و کاردانش نباید خودکفا و درآمدزا باشند؟ آیا زمان آن نرسیده که این مراکز آموزشی بهجای اتکا به بودجههای محدود دولتی، بخشی از چرخه اقتصادی کشور شوند؟
هنرستانهای فنی و حرفهای تنها مراکز آموزشی نیستند؛ آنها میتوانند کارخانههای کوچک تولید دانش و مهارت باشند. وقتی دانشآموزان در فضایی فعالیت میکنند که نتیجه زحمات آنها به شکل درآمد واقعی دیده میشود، انگیزهشان برای یادگیری و پیشرفت افزایش مییابد. تصور کنید هنرستانی که در آن دانشآموزان مکانیک خودرو، قطعات تولیدی خود را میفروشند یا دانشآموزان رشته طراحی لباس، مجموعههای مد خود را به بازار عرضه میکنند. این مسئله به استقلال مالی هنرستان کمک میکند و دانشآموزان را نیز برای بازار کار آماده میسازد.
درآمدزایی هنرستانها فرصتی است برای ایجاد یک چرخه واقعی بین آموزش و بازار کار است. دانشآموزان به جز در کلاسهای درس، در محیطی شبه واقعی کارآموزی میکنند، با مشتریان تعامل دارند و نحوه مدیریت پروژههای عملی را میآموزند. این تجربیات به آنها اعتمادبهنفس و آمادگی لازم برای ورود به بازار کار را میدهد.
چرا درآمدزایی ضروری است؟
وابستگی هنرستانها به بودجه دولتی، آنها را در برابر نوسانات اقتصادی آسیبپذیر میکند. وقتی بودجهها کاهش مییابد، کیفیت آموزش و امکانات هنرستانها نیز افت میکند. اما اگر این مراکز بتوانند از طریق فروش محصولات یا ارائه خدمات، بخشی از هزینههای خود را تأمین کنند، هم استقلال مالی بیشتری پیدا میکنند و هم میتوانند در توسعه پایدار نقش مؤثری ایفا کنند.
البته باید اذعان کرد که حرکت به سمت درآمدزایی چالشهایی دارد. فقدان قوانین مشخص برای مدیریت درآمدها، نگرانی از تغییر مأموریت آموزشی و کمبود تخصص در حوزههای اقتصادی و بازاریابی از جمله این موانع هستند. اما با تصویب قوانین شفاف، ارائه آموزشهای مدیریتی به مدیران هنرستانها و حمایت از نوآوریها، میتوان این مشکلات را حل کرد.
درآمدزایی هنرستانها، تحولی است که میتواند هم آموزش و هم اقتصاد را بهبود بخشد. این تحول، فرصتی است تا دانشآموزان بهجای حفظ تئوریها، مهارتهای واقعی زندگی را بیاموزند و به بازیگران فعال در جامعه تبدیل شوند.
آیا وقت آن نرسیده که هنرستانها بهعنوان مراکز تولیدی کوچک شناخته شوند؟ اگر چنین تغییری رخ دهد، شاید روزی بتوانیم بگوییم که هنرستانها هم دانشآموزان را برای آینده آماده میکنند و همچنین خود بخشی از آیندهای بهتر برای کشور هستند.
انتهای پیام/